کسی که در کار گشاده رو باشد و آنرا پیشانی گشاده نیز نامند. (فرهنگ رشیدی) ، خوش رو. خندان. بشاش: پیکری چون خیال روحانی تازه رویی گشاده پیشانی. نظامی (هفت پیکر ص 73). به حاجتی که روی تازه روی وخندان باش فرونبندد کار گشاده پیشانی. سعدی. ، نورانی. (ناظم الاطباء)
کسی که در کار گشاده رو باشد و آنرا پیشانی گشاده نیز نامند. (فرهنگ رشیدی) ، خوش رو. خندان. بشاش: پیکری چون خیال روحانی تازه رویی گشاده پیشانی. نظامی (هفت پیکر ص 73). به حاجتی که روی تازه روی وخندان باش فرونبندد کار گشاده پیشانی. سعدی. ، نورانی. (ناظم الاطباء)